واگذاری سهام پرسپولیس در وضعیت قرمز

در شرایطی که واگذاری سهام پرسپولیس به تامین اجتماعی بار دیگر خبر ساز شده است آمار ها نشان می دهد که این باشگاه با زیان های سنگین مواجه است با این حال بررسی ها نشان می دهد این زیان ده بودن بخشی ناشی از ساختار اقتصاد کلان و برخی دیگر ناشی از مدیریت در این باشگاه ها است.

ماجرای واگذاری سهام مالکیت پرسپولیس و استقلال به سرمایه گذارانی که بتوانند درآمد های این باشگاه ها را تامین کند یکی از موضوعات چالش برانگیزی است که در طول سال های گذشته حل نشده باقی مانده است.

در چنین شرایطی در طول چند سال گذشته مذاکرات غیر رسمی که هیچ وقت خبر های رسمی درباره آن منتشرنشده ، با برخی از شرکت های بزرگ از جمله ایرانسل ،همراه اول،ایران خودرو ،سایپا و برخی نهاد های شبه دولتی انجام شده است و اخیرا نیز بحث واگذاری سهام باشگاه پرسپولیس به تامین اجتماعی مطرح شده است.

اما هیچ کدام از این شرکت ها حاضر به تقبل سهام این باشگاه نیستند چرا که می دانند هزینه های این باشگاه ها زیاد است و در مقابل آورده ای برای آنها ندارد ضمن اینکه حواشی پیرامون این دو باشگاه زیاد است. اما واقعیت چیست؟

آنطور که گزارش‌های مالی پرسپولیس نشان می‌دهد این شرکت همچون گذشته درحال تولید زیان‌های سنگین است به‌طوری که میزان زیان این باشگاه در ۶ماهه نخست امسال ۱۰۴میلیارد تومان بوده است که اگر با همین روال ادامه پیدا کند زیان این شرکت در سال مالی جاری به بیش از ۲۰۰میلیارد تومان و زیان انباشته این شرکت به مرز ۸۰۰میلیارد تومان خواهد رسید. این آمار ها نشان می دهد که چرا تامین اجتماعی و شرکت های مشابه حاضر نیستند سهام پرسپولیس را در اختیار بگیرد اما در این زمینه چند نکته ضروری است.آیا مشکل فقط از خود این باشگاه ها است؟

تیم‌های فوتبال جزو شرکت‌های درآمدساز دنیا هستند اما این درآمدزایی بستگی زیادی به ساختارهای اقتصاد کلان دارد.به‌طور مثال اغلب باشگاه‌های ثروتمند دنیا درآمدهای‌شان را عمدتا از طریق حق پخش بازی‌هایشان، فروش بلیت، فروش محصولات آکادمی، اسپانسری و سرمایه‌گذاری‌های مالی به‌دست می‌آورند. به‌طور مثال شرکت‌های بزرگی مانند آدیداس، آئودی، کوکاکولا، هواپیمایی امارات و شرکت اتصالات عربستان ازجمله حامی‌های مالی رئال مادرید هستند.

در ایران اما چنین شرایطی فراهم نیست و حتی صدا و سیما حاضر به پرداخت حق پخش تلویزیونی نیست و اسپانسری باشگاه‌ها نیز عمدتا به شرکت‌هایی که عموما مالک آن باشگاه هستند خلاصه می‌شود. بر این اساس می‌توان گفت سهام پرسپولیس اگرچه زیان‌ده است اما اگر در یک ساختار اقتصادی درست فعالیت کند می‌تواند ارزشمند باشد و دلایل زیان‌ده بودن این شرکت ناشی از ساختارهای اقتصاد کلان در ایران است.

اما این موضوع به معنای سلب مسئولیت از مدیران این شرکت نیست. شاید مشکل اصلی در این باشگاه ها، نحوه مدیریت آنها است. به بیان دیگر در همین شرایط اقتصادی نیز بسیاری از شرکت ها با چالش های بزرگ در حال فعالیت هستند و راهکار هایی را برای درآمد زایی خلق می کنند.

بررسی ها نشان می دهد نکته مهم انتصاب مدیران فرمایشی در این دو باشگاه است که عمدتا هیچ نگاه اقتصادی و مالی به باشگاه داری ندارند. در حالی که در بسیاری از باشگاه های دنیا در کنار مدیران اصلی مدیرانی به کار گرفته می شوند که صرفا به موضوع درآمد زایی باشگاه فکر می کنند.

باید توجه کرد که فعالیت اقتصادی و تجاری یک باشگاه با مدیریت ورزشی آن تفاوت های آشکاری دارد و هر تخصصی باید در جای خود به کار گرفته شود. به این معنا که یک مدیر مالی یا اقتصادی نمی تواند یک مدیر ورزشی باشد و در مقابل یک مدیر ورزشی نمی تواند به مسایل اقتصادی و مالی که در دنیای امروز تخصص پیچیده ای دارد احاطه داشته باشد . سوابق گذشته این موضوع را به وضوح اثبات کرده است. به همین دلیل است که تقریبا هیچ شرکت موفقی در دنیا حضور ندارد که از تخصص اقتصاددانان و مدیران مالی بی‌بهره باشد.

در باشگاه‌های ورزشی ایران اما منابع مالی باشگاه‌ها عمدتا از سوی شرکت‌های بزرگ، دولت و یا نهادهای شبه دولتی با اهداف خاصی تامین می‌شود و باشگاه‌ها هیچ نیازی به درآمدزایی احساس نمی‌کنند به همین دلیل ساختار اقتصادی باشگاه‌های ورزشی در ایران به‌شدت ناکارآمد است و این باشگاه‌ها حتی ساده‌ترین فعالیت‌های لازم برای یک فعالیت اقتصادی یعنی تهیه صورت‌های مالی منظم را هم انجام نمی‌دهند.

بر همین اساس تنها راهکار نجات باشگاه های ورزشی و ارزشمند شدن سهام آنها استفاده از مدیران مالی و اقتصادی است که به خوبی شیوه های درآمد زایی و نحوه اداره بنگاه های اقتصادی را می شناسد.این موضوعی است که تا به آن توجه نشود باشگاه های ورزشی در ایران هرگز نجات نخواهند یافت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا